چالش های پیش روی سازمان های بین المللی
- ویژگی ها
- نویسنده: ادوراد نیومن
- مترجم: دکتر سید داود آقایی - محمد جواد قهرمانی
- قطع: وزیری
- نوبت چاپ: دوم / 1397
- تعداد صفحات: 212
- شابک (isbn): 978-600-114-242-0
چالش های پیش روی سازمان های بین المللی
در زیر خلاصه ای از کتاب چالشهای پیش روی سازمانهای بین المللی تر جمه کتاب a crisis of global institutions? Multilateralism and international security نوشته ادوارد نیومن آورده شده است:
ارزشها و اصول چند جانبهگرایی جهانی به خاطر وجود واقعیات سیاست قدرت همواره مورد چالش واقع شده اند - یا حتی ظاهرا گاهی اوقات تضعیف شدهاند- اگر چه آنها آفرینشی از همین واقعیات هستند.با وجود این تناقض آشکار که ذاتی ماهیت نظام بین الملل است سازمانهای چندجانبه سهم با ارزشی در قاعدهمند کردن امور بینالمللی داشتهاند. آیا شرایط موجود در آغاز قرن بیست و یکم ، باعث شده که بسیاری از نظریه پردازان این امر را مد نظر قرار دهند که چند جانبه گرایی در بحران می باشد. این کتاب این امر را بررسی می کند که آیا صحیح است بر حسب وجود وضعیت بحران در نهادهای چندجانبه بیندیشم . کتاب حاضر منابع و نمودهای چالشهای چندجانبهگرایی در حوزه صلح و امنیت بین المللی را مورد کاوش قرار می دهد و همچنین این امر را که چند جانبهگرایی چگونه باید شکل بگیرد تا از عهده نیازهای معاصر و آینده برآید را مد نظر قرار می دهد. هژمونی و یک جانبهگرایی آمریکا، دولتهای شکست خورده و ضعیف، رشد برتری بازیگران غیر دولتی، ماهیت متغیر دستور کار امنیت ، فشار اجتماعی جهانی شدن، تغییرات هنجاری حقوق بشر، حکومت و اقتدار – اینها و برخی فاکتورهای دیگر محیط کاملاً متفاوتی را نسبت به فضای حاکم بعد از جنگ جهانی دوم که بسیاری از سازمان های بین المللی بوجود آمدند را بوجود آورده است . علاوه بر این ، آینده چندجانبهگرایی، در نیمه فرا آتلانیک آشفتگی بوجود آورده و فضای رقابت و هم چشمی را در نظم جهان موجب شده است .
بخش اعظم این کتاب در عین حال که عنوان آن به موضوع چند جانبه گرایی تأکید می کند بر سازمان ملل متمرکز میشود. توجیه این امر اینست که بحث هایی که دنبال می شوند در حالیکه عمدتاً بر سازمان ملل تمرکز می کنند تلاش می کنند تا نتایجی را ارائه کنند که به بحث های تئوریک گسترده تر در خصوص چند جانبه گرایی مربوط شوند .
فصل اول این کتاب منابع چالشهای چندجانبه گرایی از جمله برتری ایالات متحده ، ماهیت متغیر امنیت بین المللی و نگرانی های هنجاری درباره شیوه های تصمیم گیریث در سازمانهای بین المللی را مورد کاوش قرار می دهد. این کتاب استدلال میکند در حالیکه تعدادی از این چالشها نشانه های بحران میباشند، برخی ز آنها نشاندهنده عادی بودن و تداوم در روابط بین الملل می باشد. این کتاب با بررسی مسائل موضوعی مثل جنگ علیه عراق در 2003 و تروریسم و ارائه مسائل بحث برانگیز، در میان خوانندگان متخصص روابط بین الملل، امنیت و سازمانهای بین المللی همچنین دانشجویان به طور کلی جذابین زیادی خواهد داشت.
ادوارد نیومن معتقد است چالشهای چندجانبه گرایی در سه حوزه می تواند ظاهر شوند: چالشهای سیستمیک و ساختاری که از ساختار و ماهیت بین المللی مشتق می شوند. شامل تغییر شکل حاکمیت دولتها و ماهیت و تاثیر انواع گوناگون بازیگران، چالشهای هژمونیک که به نحوه عمل قدرت(به ویژه آمریکا) در سیاست بین الملل مربوط می شود و چالشهای هنجاری چندجانبه گرایی که به شیوه هایی که تصمیمات در سازمانهای بین المللی اتخاذ و اجرا می شوند مرتبط است. به اعتقاد او مشکلات چند جانبه گرایی در قرن بیستم ذاتی ماهیت نظام بین الملل است و نه نشانه ای از بحران
فصل دوم تأثیر قدرت آمریکا و ایدئولوژی حاکم بر ترتیبات چند جانبه را مورد کاوش قرار می دهد. این فصل نشان می دهد که ناسازگاری آمریکا با سازمان های بینالمللی – و گاهی اوقات یکجانبهگرایی – در نتیجه ی چند عامل میباشد ؛ قدرت آمریکا ، محیط متغیر امنیت بین المللی ، و تصور آمریکا از استثنا گرایی تاریخش و موقعیت بی همتایش در جهان .
فصل سوم امنیت دسته جمعی و کاربرد زور را مورد کاوش قرار می دهد . این فصل نقش سازمانهای چندجانبهی رسمی – به ویژه سازمان ملل – در امنیت بینالمللی و بطور خاص در قاعدهمند کردن استفاده از نیروی نظامی به وسیله ی دولت ها را مورد توجه قرار میدهد. به ویژه در نظر میگیرد یک چارچوب حقوقی و قاعده محور برای استفاده از نیروی نظامی وجود دارد. اگر چنین چارچوبی وجود دارد آیا در جنگ علیه عراق در 2003 و دکترین کاربرد پیشگیرانهی نیروی نظامی تضعیف نشد ؟ آیا یک سیستم قاعده محور امنیت دسته جمعی میان دولتها با سطوح گوناگون قدرت با منافع متفاوت در یک محیط بینالمللی آنارشیک قابل زیست است ؟ فصل مزبور استدلال می کند که هنجارهای تنظیمکنندهی بکارگیری زور با جنگ علیه عراق یا ایدهی استراتژیک نیروی نظامی یکجانبهگرا و پیشگیرانه از بین نرفت، زیرا این هنجارها در واقع هیچگاه یک سیستم کاملاً پایدار را ایجاد نکردند. بعضی ادعاها در خصوص وجود بحران در نظم بینالمللی به نظر می رسد که بر پایه ی این فرضیه باشد که سیستم امنیت دسته جمعی سازمان ملل متحد به طور مؤثر کار می کرد تا اینکه نیروهای ائتلاف به رهبری آمریکا در 2003 به عراق حمله کردند. اما این مسئله اصلی نیست. در حقیقت، از نظر تاریخی استفادهی بینالمللی از زور کاهش یافته است. حقوق بینالملل منع کنندهی استفاده از زور همیشه مورد تخطی واقع شده است اما این امر به این دلیل که بعضی از دولتها به طور کلی هنجار منع تجاوز را مورد حمایت قرار می دهند سالم باقی می ماند. نقش شورای امنیت ملل متحد در زمان جنگ علیه عراق – وقتی که به عنوان یک بخش اصلی دیپلماتیک خدمت می کرد – و در رابطه با دیگر چالش های امنیتی بین المللی از آن زمان اهمیت واقعی پیوستن دولت ها به قواعد رفتار را نشان می دهد.
فصل چهارم ، مداخلهی بشردوستانه به عنوان چالشی پیچیده در قبال چندجانبهگرایی را مورد بررسی قرار می دهد. استفاده از زور برای حمایت از حقوق بشر که حوزه ای دیگر از قواعد حاکم بر استفاده از زور که در منشور ملل متحد مجسم شده را نشان میدهد . این فصل استدلال می کند که شکست سازمان ملل برای اتخاذ یک واکنش قوی به رنج فاحش بشر مهمترین چالش (اخلاقی) برای چندجانبهگرایی میباشد. بنابراین نتیجه گرفته می شود که هیچ نرم پایداری در خصوص «مسئولیت» برای محافظت ( حمایت) از بشر وجود ندارد .
فصل پنجم ترتیبات چندجانبه برای به نظم در آوردن توسعه ، انباشت و حمل و نقل و استفاده از سلاح های کشتار جمعی را مورد بررسی قرار میدهد. در این فصل نشان داده می شود که چگونه و چرا این ترتیبات به خاطر نیازهای استراتژیک متغیر ، تصدیقات کنترل سلاح و راه گریزهای اجرا و فرسایش نرم عدم توسعه ی تکثیر هسته ای با چالش روبرو هستند . همچنین به برتری نظامی و ایدئولوژی آمریکا و تأثیرش بر چندجانبهگرایی سلاحهای کشتار جمعی توجه می کند .
فصل ششم بر جنگ داخلی ، واماندگی و ضعف دولت و صلح سازی تمرکز می کند و چالشهای مهمی برای چندجانبهگرایی را در مییابد . این امر در نظر گرفته می شود که سابقهی سازمان های بین المللی مثل سازمان ملل در جلوگیری و برطرف کردن جنگ داخلی – به عنوان یک چالش انسان دوستانه و همچنین یک چالش امنیتی – مشروعیت چند جانبه گرایی در این حوزه را تحلیل می برد. این فصل بر سودمندی کارکردی رویکرد سازمان ملل به جنگ داخلی ؛ ایستار هنجاری سازمان ملل ، که نسبتاً بر پایه ی ایده های بی طرفی و خنثی بودن مبتنی بوده است ؛ و سیستم ارزشی «لیبرال» که تلاش های صلح سازی بینالمللی را همراهی می کند متمرکز میشود. فصل مزبور اشاره میکند که نگرش اجتماع بینالمللی به جنگ داخلی در واماندگی و ضعف دولت پیشرفت کرده است . شورای امنیت در حال حاضر تعریفی گستردهتر صلح و امنیت را به کار می گیرد که درگیری چند جانبه در جوامع درگیر را اجازه می دهد.
فصل هفتم واکنشهای چند جانبه به تروریسم را مورد بررسی قرار می دهد. از بعد تئوری نهادگرا ، تروریسم به چند دلیل چالشهای حادّی برای اقدام جمعی فراهم می کند . اختلافات حقوقی و سیاسی مثل آنکه چه چیزی تروریسم را به وجود می آورد توافق بر سر معنی تروریسم را مانع شده است ، که این امر جلوی ایجاد رویکرد مشترک به تروریسم را می گیرد.
موضوع نتیجه ی کتاب حاضر « بازبینی نهادگرایی در عصر پساوستفالیایی» میباشد . با پیروی فصول قبل اشاره میکند که ارزشها و نهادهای چندجانبه اگر می خواهند پایدار باشند باید مطابق با اصول معاصر حکمرانی مشروعیت و توانایی مقابله با چالشهای معاصر به طور مؤثر باشند . این امر شامل حرکت به فراسوی ریشههای وستفالیایی نهادهای چندجانبه مبتنی بر برابری حاکمیت ، ارزیابی دوباره ارزشهایی که چند جانبه گرایی بر آنها مبتنی است و تصدیق این امر که چالشهای معاصر به انعطاف پذیری و کنشکری نیاز دارد، میباشد. برخی پیشنهادات – عمدتاً از جانب بین الملل گرایان لیبرال – مورد حمایت قرار میگیرند . اما واقعیت از آنچه دید بین المللگرایانه است متفاوت میباشد.